قدس آنلاین- در آخرین دیداری که شاعران با مقام معظم رهبری داشتند، مهدی جهاندار یکی از شاعران جوان حاضر در جلسه شعری درباره «فتنه و بصیرت» خواند؛ شعری که منجر به تحسین رهبر انقلاب شد. اما خواندن این شعر در فضای مجازی با واکنشهایی همراه شد. این واکنشها فارغ از اینکه شاعر را در معرض قضاوتهای اجتماعی قرار داد، ناخواسته نام او را بر سر زبانها انداخت. کسانی که مهدی جهاندار را نمیشناختند، به دلیل همین واکنشها به سراغ او و شعرش رفتند. مهدی جهاندار، متولد یکم مرداد ماه ۱۳۵۸ در استان اصفهان است. وی کارشناس ارشد ادبیات فارسی است.
شعری که شما در محضر رهبر معظم انقلاب خواندید، با واکنشهایی در فضای مجازی همراه بود. حتماً میدانستید که خواندن این شعر واکنشهایی در پی خواهد داشت.
هر سخنی بازتابهایی خواهد داشت. این شعر هم به اقتضای موضوعش با واکنشهایی همراه بود. این واکنشها برای من تعجب نداشت چون قبلاً هم نظیر این شعرها را گفته بودم و واکنشهای متفاوتی را دیدم. اما اینکه اینگونه حرکتها باعث ایجاد گفتوگو میشود، خوب است؛ اگرچه معتقدم که این گفتوگوها بالاخره باید به نتیجه برسد. ما باید همیشه اعتقادمان را دنبال کنیم. تمیز حق و باطل بر عهده شنونده و مخاطب است.
فضای مجازی چقدر به جریان شعر امروز کمک کرده است؟ آیا جزء افرادی هستید که معتقدند فضای مجازی مسیر شعر را به بیراهه برده یا قائل به این هستید که بستری برای معرفی شعر و جریانسازی شعر در جامعه بوده است؟
من معتقدم که شاعران اصیل همیشه مسیر شعری خود را ادامه میدهند. فضای مجازی هم مثل هر پدیده فرهنگی دیگر محاسن و معایب خودش را دارد اما نمیتوان منکر این شد که فضای مجازی ابزار قدرتمندی در اختیار دارد و میتواند راهبری کند. به هر حال ذات فضای مجازی سهلالوصولبودن آن است. یک کاربر با اندکی جستوجو به چیزی که بخواهد، میرسد.
این مسئله به شعر آسیب زده یا خیر؟ منظورم توجه یا بیتوجهی مردم به مجموعههای شعری است.
ببینید! از این منظر که فضای مجازی به علت دردسترسبودن میتواند شعر را بهراحتی وارد زندگی کند، خوب است اما اگر همین مسئله باعث بیتوجهی جامعه به مجموعههای شعری شود و یا خریدن این مجموعهها را تحتالشعاع قرار دهد، خوب نیست. چون هیچ چیز جای کتاب را نمیگیرد. کتاب علاوه بر خواندن، خواننده را درگیر میکند اما در فضای مجازی خواننده، کمتر درگیر میشود.
به نظر شما واکنش یک شاعر نسبت به وقایع اطرافش چطور باید باشد؟
شاعر باید به وقایع اطرافش واکنش نشان دهد.
این مسئله شعر را تاریخمصرفدار نمیکند؟
خب! تاریخمصرفدار باشد. خیلی از شعرهای دیوان حافظ هم برای موضوع خاصی سروده شدهاند و این دلیل نمیشود که شعر ماندگار نشود و یا شاعر نتواند شعر ماندگار بگوید. اتفاقاً این شعرها مثل مشقهایی هستند برای خلق شعر ماندگار. واکنش به اطراف باعث میشود که انسان در مورد اتفاقات هم بهروز باشد و هم با آنها درگیر شود چون صِرف اطلاعیافتن مهم نیست. کسی که راجع به موضوعی شعر میگوید، درگیر آن موضوع میشود یعنی با گوشت و پوست میتواند جوانب موضوع را لمس کند و این مسئله، آگاهیدهنده است.
برویم سراغ قالب مورد علاقه شما. در طی همه این سالها غزل همچنان توانسته در صدر توجه شاعران و مخاطبان باشد. چطور این قالب شعری نسبت به دیگر قالبها این همه مورد توجه است؟
غزل نسبت به سایر قالبهای شعری توانسته خودش را بهروز نگه دارد. بعضی از قالبها مثل قصیده و مثنوی در دورانی، کمتر مورد اقبال بودهاند. اوج قصیده تا قرن ۶ بوده و بعد از آن دوره، کمتر استفاده شده است. اما غزل توانسته خودش را بهروز نگه دارد و این ویژگی خود قالب است. غزل خصوصیتهایی دارد که باعث ماندگاری آن شده است. قالب کوتاهی است که مناسب حوصله انسان امروز میباشد. ضمن اینکه درونمایه آن تغزل است و از این منظر هم مورد اقبال است. البته بعد از پیروزی انقلاب تلاش شد قالبهای کهن شعر فارسی مثل رباعی و دوبیتی احیا شود و در سالهای گذشته این قالبها به دلیل کوتاهیشان (همراه با غزل) با اقبال اجتماعی مواجه شدند. ضمن اینکه قالب غزل ویژگیهایی دارد که توانسته همه محتواهای سبک شعر فارسی را در خودش جای دهد. مثلاً در قالب غزل علاوه بر شعر تغزلی، شعرهای اجتماعی یا حماسی یا آیینی هم بهراحتی گفته میشود.
چرا شاعران امروز کمتر به سمت سرودن شعر سپید میروند؟
هنوز عمر زیادی از شعر سپید نگذشته است برای همین مردم ایران زیاد با آن مأنوس نیستند. اما این قالب هم مخاطبان خودش را دارد.
با توجه به اینکه در جلسات شعری رهبر انقلاب با شاعران شرکت کردهاید، فکر میکنید که برگزاری این جلسات چه تأثیری بر روند جریان شعر در کشور دارد؟
مطمئن باشید وقتی شخصیت سیاسی اول یک کشور صاحب ذوق باشد و به شعر آنقدر اهمیت دهد که جلسات خاصی به بهانه آن برگزار شود، در مسیر شعر بیتأثیر نیست.
نظر شما